آفرينش با علي معنا گرفت
خلقت از انفاس
او معني گرفت
چون شدي مولود در كعبه علي
خانه از بهر خدا ، معني گرفت
شوكت و بالندگي در دين حق
چون علي تكبير زد ، معني
گرفت
آنچه در قرآن بيامد از خداي
چون مفسر
شد علي ، معني گرفت
بود علي در عرش اعلي، ميزبان قد
سيان
اوج ومعراج محمد آن
زمان معني گرفت
چون به بستر آرميدي جاي احمد اي
علي
جانفشاني در طريق
دوستي معني گرفت
بدر و خندق چون علي سالار بود
فتح ، بر شرك و دغا
معني گرفت
نيست جز شمشير تيزي ، ذوالفقار
سيف
در دست علي شد ،لافتي معني گرفت
خشم او جز از براي مشركان جاري
نبود
سلم و آرامش ،
عبوديت ازو معني گرفت
راد مردي و جوانمردي ، گذشت و
معرفت
با تاسي برسجاياي
علي ، معني گرفت
در غدير خم ولايت بر علي بخشيده شد
آخرين دين خدا اكمل شد و معني گرفت
حق او بعد از محمد پايمال جهل شد
وحدت از صبرش بجا و حلم
ازو معني گرفت
چاه تاريكي بشد سنگ صبورت يا علي
گشته اي تنها و تنهايي زتو معني گرفت
عدل و داد و دوري از ظلم و ستم
در طريق حكمراني علي
، معني گرفت
مهر ورزيدن به ايتام غريب
با نوازشهاي
دستان علي معني گرفت
بر كف دست برادر آهن تفديده داد
در قبال حكم او ،
يكساني خلق خدا معني گرفت
گفت اين قرآن كه بر سر نيز ها
آويخته
پاره پوستي بيش نيست قرآن
ز من معني گرفت
ترك دنيا دوستي ، اخلاص در راي و
عمل
در دعاهاي جگر سوز علي
معني گرفت
تير از پاي علي بيرون كشيدند،
هنگام نماز
غرقه گشتن در
ملاقات خدا ، معني گرفت
ساده بودن را بياموزيد جمله از علي
سادگي از زندگاني علي
معني گرفت
عصمت و پاكيزگي ، جود و سخا
ازوجود همسرت آن كوثر
وحي خدا ، معني گرفت
پاسداري از حريم حريت ،آزادگي
با رشادت هاي اولاد
علي ، معني گرفت
بار آخر چون علي قصد خروج از خانه داشت
ناله و اندوه مرغان غمين معني گرفت
سجده گه آغشته شد از خون گلگون علي
سجدة خونين به درگاه خدا معني
گرفت
شير دارويت شد و بر قاتلت نوشانديش
رحم و شفقت ، مهرباني زين دهش معني
گرفت
گفت بعد از من قصاص قاتلم يك ضربه
است
عفو و بخشش از وصاياي علي
معني گرفت
هم ولادت هم شهادت در درون خانة
دلدار داشت
عاشقي و عشق بازي تا
ابد ، معني گرفت
جملة كروبيان در شيون و ماتم شدند
اشك جبريل امين در مرگ او
معني گرفت
دوري از اهواي نفس و عشق ، بر
ديدار دوست
از تضرع در مناجات علي معني گرفت
باده نوشيدن ز دست ساقي كوثر نكوست
مستي و شور وجنون از باده اش ، معني
گرفت
خلوت و راز و نياز اهل دل بي ياد او ممكن نشد
ذكرشان چون يا علي شد چله ها، معني گرفت
پاي مي كوبند و مي رقصند تا از خود
شوند
يا علي گويان علي
گويان سماع معني گرفت
پيرجمله سالكان راه حق مولا علي
است
هم طريقت هم حقيقت از علي معني
گرفت
شيخ رومي عاشق و بر كودكان بازيچه
شد
زانكه شمسش از تو نوراني
شد ومعني گرفت
علت آيات قران جمله اثبات علي است
وحي منزل در رساي بود او
معني گرفت
گر به دنبالي كه بشناسي خداي لا
شريك
چون علي بشناختي آنگه خدا
معني گرفت
بوده است از ابتدا و انتها را نيز
هست
شاهدي بركل هستي شد علي،
هستي ازو معني گرفت
نيست در نوع بشر همتايي از نوع علي
گوهر يك دانه بودن از علي معني گرفت
گنج اشعار و سخنهاي فصيح
از بلاغت ها و گفتار علي، معني گرفت
اي راد دل شده بهرچه سرگردان شدي
زندگيت چون بگفتي يا علي معني گرفت
راد دلشده
عاشوراي حسيني � ساعت 19
12 اسفند 1382
10 محرم 1425
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر