Powered By Blogger

۱۳۹۱ تیر ۴, یکشنبه

بي تو



        سفر كوتاه كن ،باز آ
دگر بي تو
چراغ خانه خاموش است
در اينجا بي تو
آواز قناريهابسان نالة جغدي است
در ويرانه هاي شوم و رعب انگيز
در اينجا بي تو
ياس رازقي  با عطر دل انگيزش
هوا را پر نمي سازد
در اينجا بي تو
حتي غنچه هاي سرخ در گلدان
شكفتن را نمي خواهند
در اينجا بي تو
گيسوان بيد مجنونساية نرم و لطيفش را
به گنجشكان و ماهيها نمي بخشد
در اينجا بي تو
ديگر ، قرص ماه خوش درخشنده
به پشت ابر تاريك و سياه پر زباران
در غم و سرگشتگي خود فرو رفته ست
در اينجا بي تو
بوستان كوچك خانه كوكب ها دگر ، چشم و چراغ
نخواهند بود
در اينجا بي تو
پروانه به گرد شمع رقصان نيست
تا در راه عشق بي سرانجامي
بالش را بسوزاند
در اينجا بي تو
هر لحظه بسان يك دقيقه
هر دقيقه همچو يك ساعت
و هر ساعت چونان يك روز مي باشد
در اينجا بي تو
اما بارش باران
غبار و گرد اندوه و ملالت را
از اين ويرانه دل هرگز نمي شويد
در اينجا بي تو
سكر و مستي و رخوت
دگر سوغات و فرجامي
ز نوش بادة خلر نمي باشد
سفر كوتاه كن ، بازآ
كه اينجا بي تو بودن سخت دلگير است
و اينجا بي تو بودن مرگ ، شيرين است

سفر كوتاه كن ، باز آ
بده سوغات اين هجران
از آن دستان لرزانت
                             وزآن لبخند شيرينت
از آن چشمان پر خواهش
                   وزآن لبهاي نوشينت
راد دلشده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر